اهمیت دارد عکسهایتان چند تا لایک بگیرد؟! نام مقاله ای ست که چون به نظر خودمون جالب اومد ما هم صلاح دونستیم که تو وبلاگ ازش استفاده کنیم. علت اصلی هم عدم دسترسی اکثر کاربران به بخش فارسی بی بی سی بود که در بلاگ گونه این مطلب کپی شده رو (علی رغم سیاست های نویسندگان مدرسه بیت) درج کردیم. به ادامه مقاله بپردازیم:
اهمیت دارد عکسهایتان چند تا لایک بگیرد؟
این ویژگی کمیاب و بینظیر دنیای دیجیتال است: دیدهنشدن، خواندهنشدن و نادیده گرفته شدن. میپرسید چرا؟ الکس کروتوسکی، روزنامهنگار و روانشناساجتماعی تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد.
در برنامه بیبیسی، “انسان دیجیتال”، او به اشتیاق بعضی آدمها برای عکس گرفتن از هر لحظه و تجربه و حسی برای ماندگاری در فضای مجازی میپردازد و اینکه چگونه تکنولوژی بر هر چه ما انجام میدهیم چه در دنیای واقعی و چه در دنیای مجازی اثر گذاشته است.
به نظر میرسد بیشتر افراد در گروهها و اجتماعات مجازی در جستجوی بیشترین جلب توجهاند ولی آنهایی که در این فضاها نادیده میمانند چطور؟ آیا این خوب است؟ الکس میپرسد: ” اگر هیچکس چیزی را شما پست میکنید نبیند، اصلاً چرا خود را به زحمت میاندازید؟”
خلاقیت نیازی به تماشاچی ندارد
لاری و کریس سولیک ۴۳ سال است که با هم ازدواج کردهاند.
آنها که زندگی روستایی دارند از فیلمهایی که از خودشان میگیرند لذت میبرند و این فیلمها را به صورت آنلاین با دیگران به اشتراک میگذارند اما بیشتر مطالب و فیلمهاشان چندان دیده نمیشوند.
همانطور که الکس اشاره کرده است: “آنها فقط یک صدای تنهایند در میان گردبادی از مطالبی که در هر ثانیه در دنیای مجازی آپلود میشود”.
آیا آنها از اینکه کسی فیلمهای آنها را نمیبیند، آزرده میشوند؟
نه. اصلاً و ابداً
انگیزه این زوج خلاقیت و مهربانی است نه شهرت و ثروت و اعتبار…
در ذهن آنها، اگر با کارهای آنها حتی دل یک نفر هم با نور و عشق و شادمانی روشن شود، آنها برندهاند.
همانطور که کریس میگوید: “با آنچه میآفرینیم، ما میبخشیم”.
یکی از فیلمهای آنها، رقص دونفرهشان با صدای ماشینلباسشوییشان بوده است که بسیار محبوب و همهگیر شد.
اما این موضوع روش آنها را حتی ذرهای هم تغییر نداد. حتی پس از چهار میلیون بازدیدکننده هم لاری و کریس دنبال جلب مخاطب نبودند.
کریس میگوید: “ما باور داریم که خلاقیت نیازی به تماشاچی برای بیان و ارائه ندارد”.
وبسایت astronaut.io در یوتیوب فیلمهای نادیدهگرفته شده را جستجو میکند (فیلمهایی که مستقیم از تلفنهای همراه و اغلب بدون ویرایش و بدون عنوان منتشر شدهاند) و همه آنها راپشت سر هم نمایش میدهد.
و نام این وبسایت اشاره به این باور دارد که این قطعات دنیا همان چیزهایی هستند که تلسکوپ فضانوردان باید به عنوان منظرهای از سیاره زمین از فضا ببیند.
اثر آن شگفتآور بود
سازنده این سایت، آندرو وونگ، عاشق محتوای این سایت است دقیقاً به این دلیل که نیازی به “ادا و اطوارهای عجیبو غریب” که معمولاً برای جلب مخاطبِ بیشتر در سایتها میشود، ندارد.
شما چیزی را نمیفروشید، هیچ نشانی ازخودنمایی یا گزینش در آن نیست با این حال بسیار هم جذاب است.
الکس میگوید: “در اقیانوسی از مطالب نادیده گرفته شده، شادمانی و زیباییهای بکر و بیهمتایی یافت میشود”.
میتوانید چیزی برای فقط یک مخاطب تولید کنید ــ فقط خودتان.
چه عیبی دارد که آنچه تولید میکنیم فقط برای خودمان باشد؟
ربهکا فراسرـ تیل، مدرس ودانشیار روانشناسی کالج بیتس درایالت مین در امریکا بر این باور است که “در بسیاری موارد ما بهترین مخاطبان و تماشاچیان خود هستیم. ما زمینههای تولید و ساخت مطلبی را به خوبی میدانیم، هرچه که میخواهد باشد، از این رو به بهترین وجه ممکن قدر کارهای خودمان را میدانیم، بیش از هر فرد دیگری”.
امیلی دیکنسون، نابغه گوشهگیری بود که صدها شعر سرود و تا پیش از مرگش هیچکس آنها را ندید.
او آثار فراوانی داشت اما چنین به نظر میرسد که از این سرچشمه نبوغ هنری خود فقط برای خودش بهره میبرد و آن را در اختیار دیگران نمیگذاشت، حداقل تا پیش از مرگش.
برای دیکنسون، سرودن شعر نوعی افتخار و شکوه بود که باور نداشت دیگران آن را دریابند.میتوانید مطالبی برای مخاطبان و تماشاچیهای “فرضی“ بسازید
ربهکا اینطور توضیح میدهد: “مخاطبان فرضی، منظورحسّ وجودِ کسانی است که با اشتیاق فراوان کار ما را میشنوند یا به آن توجه میکنند، همه ما که مطلبی را پست میکنیم… در شبکههای اجتماعی، به نوعی مخاطبانی فرضی را در نظر داریم، ما احساس گستردگی میکنیم و دلمان میخواهد تجربه خود را با تمام دنیا به اشتراک بگذاریم.”
ربهکا باور دارد که حتی اگر مطلب ما غیر از مخاطبان فرضی مخاطبی پیدا نکند، باز هم از جنبه روانشناختی مفید است.
ربهکا میگوید: “در مورد این افراد باید گفت استقامت و شجاعت و ثباتقدم آنها قابل تحسین است، حتی اگر هیچ کامنت یا لایک دلگرمکنندهای دریافت نکنند، این نشان میدهد در وجود آنها چیزی هست که میخواهند آن را بازتاب دهند، حتی اگر فقط برای خودشان باشد.”
شبکههای اجتماعی به ما کمک میکند زندگی خود را ثبت کنیم
ربهکا چنین بیان میکند: “شبکههای اجتماعی راهی برای ثبت و مستندسازی زندگی ماست. “
این شبکهها به ما کمک میکند تا کارهایمان را در طول زمان پی بگیریم و بتوانیم به عقب برگردیم و کارهایی که کردهایم را مرور کنیم، و این موضوع هیچ ربطی ندارد که کسی کارهای ما را ببیند یا نبیند.
ربهکا میگوید: “ما بدون وجود بازتابی از آنچه بودهایم به سختی میتوانیم آنکسی باشیم که امروز هستیم، تا بتوانیم به راحتی بگوییم “و اینک این منم، که خوب میدانم در کجای این جهان ایستادهام”.
“با این ثبت و مستندنگاری خردهخردههای خودمان را گرد میآوریم… این ثبتها به ما کمک میکند تا تمام تاروپودهای هرلحظه جاری در هر روز را دریابیم و چنین است که از مجموع همه آنها ما صاحب هویت روایی خویش میشویم”.
زمانی دفترچه خاطرات داشتیم و حالا صفحه شبکه اجتماعی.
الکس میگوید: “این نگرانی وجود دارد که همه ما خودشیفتگان مجذوب شبکههای اجتماعی بشویم و این موضوع با تأئید مخاطبان واقعی یا فرضی تثبیت شود”.
اما در واقع، استفاده از شبکههای اجتماعی به معنای تماشای خود در آینه مجازی نیست.
بلکه به معنای شناخت خود به عنوان انسان و آنچه در این جهان هستیم و آنچه در آن میسازیم، است.
نباید از این که مطلبمان را کسی به اشتراک نمیگذارد، غصه بخوریم
تولید و به اشتراک گذاشتن مطلب یا کار هنری ربطی به درخواست تائید دیگران یا یافتن بالاترین تعداد مخاطب ممکن ندارد.
نادیده گرفته شدن بد چیزی هم نیست.
پس بار دیگر اگر مطلبتان فقط چند تا لایک دریافت کرد یا فیلمتان فقط یک بار (آنهم توسط مامانتان) به اشتراک گذاشته شد، یادتان باشد که دارید زندگیتان را ثبت و مستندنگاری میکنید.
چیزی برای خودتان تولید میکنید و در مورد خودتان و تغییرات وجودیتان آگاهی پیدا میکنید.
چه اهمیتی دارد که هیچکس دیگر به آن توجه نکند و آن را به اشتراک نگذارد؟
شما هم نباید برایتان مهم باشد.
لینک منبع: http://www.bbc.com/persian/magazine-44740813#orb-banner